مدافع امامت

فضایل اهل بیت از کتب شیعه و اهل تسنن

مدافع امامت

فضایل اهل بیت از کتب شیعه و اهل تسنن

مدافع امامت

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسرار‌ و آداب عبادات» ثبت شده است


روایت شده است که به عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام وحی شده:

 

ای عیسی، مرا بخوان بسان خواندن غرق شده ی حزین و اندوهناک که برای او پناه دهنده ای نباشد، دل خود را برای من خوار کن، در خلوت ها ذکر مرا بسیار نما و بدان که سرور و خوشی من در این است که نسبت به من چاپلوسی شود و در این حال زنده باش و مرده مباش و صدای حزین خود را به من بشنوان.

 

📕 المراقبات انتشارات مؤمنین به کوشش صادق حسن زاده 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۳۱

🌱اثر نمازهای نافله🌱


حضرت امام باقر علیه السلام:


🔸إنَّ الْعَبْدَ لَیُرْفَعُ لَهُ مِنْ صَلَاتِهِ نِصْفُهَا أَوْ ثُلُثُهَا أَوْ رُبُعُهَا أَوْ خُمُسُهَا فَمَا یُرْفَعُ لَهُ إِلَّا مَا أَقْبَلَ عَلَیْهِ مِنْهَا بِقَلْبِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرْنَا بِالنَّافِلَةِ لِیَتِمَّ لَهُمْ بِهَا مَا نَقَصُوا مِنَ الْفَرِیضَة


💠گاهی از نماز بندۀ خدا نصفش یا یک سوم، یک چهارم یا یک پنجم آن بالا می رود؛


💠پس جز به مقداری از نماز که در آن حضور قلب ندارد، بالا نمی رود؛


💠و ما امر به نوافل کردیم فقط برای اینکه آن مقداری از نماز واجب که ناقص کرده اند، تمام بشود.


📚«وسائل الشیعه» ج ۴ ص ۷۱


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۸ ، ۱۹:۳۱

🔸فصل دوم: آداب باطنیّه‌ی طهارت بدن از حَدَث🔸


🌹از جمله آداب باطنیّه ی طهارت از حَدَث که عبارت از وضو و غسل است، آن است که در آن وقت متذکر آن گردد که امر به آنها، به جهت عبادات و مناجات خالق یگانه است؛ از آن جهت اعضایی که در آن وقت امر به شستن آنها شده است، چون مباشرت امور دنیویه بوده اند و در کدورات طبیعت فرو رفته بودند، از اهلیّت ایشان در خدمت خداوند سبحان بیرون رفته اند؛ پس امر به شستن آنها شد، تا از این کدورات پاک شود. سپس تأمل کند که بدون شک، تا دل خود را از علایق خسیسه ی دنیویه و اخلاق ذمیمه پاک نگرداند و عازم به بازگشت به خدا نباشد، محض شستن، آنها را از چرکینی دنیا و کثافات جسمانیه پاک و مطهر نمی سازد. پس باید در وقت وضو و غسل، دل او نیز از صفات رذیله و شهوات خبیثه پاک شود، و جازم باشد بر اینکه اعضای خود را که آلت شهوات هستند، از شهوات دنیا بازگیرد، تا نورانیت و صفای آنها در تطهیر همه اعضا سرایت نماید.

🌹در وضو ابتدا امر به شستن صورت شده، که اکثر حواس ظاهره و اعظم اسباب مطالب دنیویه را در آن جا قرار داده اند، سپس تکلیف به شستن دست ها شده؛ زیرا آدمی مُعظَم امور دنیویه را به آنها مباشر می گردد. آن گاه امر شد به مسح پیش سر، که منبع اکثر خیالات فاسده است؛ سپس به مسح پاها که واسطه ی بسیاری از مطالب دنیویه هستند.

🌹و اما در غسل امر شد که جمیع بدن شسته شود؛ زیرا پست ترین حالات انسان حال جماع است که در آن وقت بالمرّه مقهور تحت قوّه ی شَهَویّه است، و لذت به همه بدن او عاید می گردد. از این جهت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که: (در زیر هر مویی جنابتی است. پس در آن وقت همه جسد او غرق لذت دنیویه است؛ پس باید همه شسته شود، تا صلاحیت توجه به جانب حق تعالی را داشته باشد.) و اما در تیمم امر شده است وه اعضای خود را خاک آلود نماید، در وقتی که آب میسر نباشد. پس در آن وقت باید متذکر آن شود که حال که شستن آنها ممکن نیست، باید ایشان را به جهت اینکه مباشرت امر دنیا را کرده اند، پست و ذلیل نمود و شکستگی و فروتنی را پیش آورد؛ پس آنها را خاکمال نماید.

🌹چون بر اینها مطلع شدی و دانستی، باید به فکر کار دل افتی که رئیس و اعظم همه اعضا و جوارح است، و همگی خدمتکار اویند و موضع نظر الهی است. و به این بیندیشی که هر گاه تطهیر اعضا و جوارح لازم باشد، پاک ساختن دل اولی و اَهَم است. پس اگر در آن وقت به جهت علایق دنیویه و رسوخ محبت دنیای دَنیّه پاک ساختن آن به شستن همه اخلاق رذیله و صفات ذمیمه ممکن نباشد، آن را خاک مال نمایی، و در مقام شکستگی و تواضع، آن را به تازیانه ی ذلت و خواری برانی، شاید خدا به شکستگی و فروتنی آن رحم نماید و نَفحه ای از نَفَحات قُدسیّه آن را در یابد؛ زیرا خدا نزد دل های شکسته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۸ ، ۱۷:۰۵

🍃حکمت سجدۀ شکر بعد از نمازها و اثر آن🍃


🔸عنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قال السَّجْدَةُ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ شُکْراً لِلَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ عَلَى مَا وَفَّقَ لَهُ الْعَبْدَ مِنْ أَدَاءِ فَرِیضَتِهِ وَ أَدْنَى مَا یُجْزِی فِیهَا مِنَ الْقَوْلِ أَنْ یُقَالَ شُکْراً لِلَّهِ شُکْراً لِلَّهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى قَوْلِهِ شُکْراً لِلَّهِ قَالَ یَقُولُ هَذِهِ السَّجْدَةُ مِنِّی شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى مَا وَفَّقَنِی لَهُ مِنْ خِدْمَتِهِ وَ أَدَاءِ فَرَائِضِهِ وَ الشُّکْرُ مُوجِبٌ لِلزِّیَادَةِ فَإِنْ کَانَ فِی الصَّلَاةِ تَقْصِیرٌ لَمْ یَتِمَّ بِالنَّوَافِلِ تَمَّ بِهَذِهِ السَّجْدَةِ.


🌷حضرت امام رضا علیه السلام  فرمودند: سجدۀ شکر برای خداوند متعال بعد از نماز واجب برای بجا آوردن عمل واجبی است که خداوند توفیق آن را به بنده عنایت فرموده است.


🌷و حداقل کلامی که در آن کفایت می کند این است که سه مرتبه بگوید: «شکراً للّه»


🌷راوی گوید: عرض کردم: معنای «شکراً للّه» چیست؟


🌷فرمودند: بنده عرض می کند این سجده از جانب من تشکّری از خداوند عزّوجلّ است برای توفیقی که به من داد برای خدمت به او و اداء فرائض او؛


🌷و شکر موجب افزایش است، پس اگر در نماز او کوتاهی باشد که با نوافل جبران نشده باشد، با این سجده کامل می شود.


📚«عیون اخبار الرضا علیه السلام» ج ۱ ص ۲۸۱


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۸ ، ۱۵:۳۷
🔸فصل اوّل: آداب باطنیّه‌ی طهارت بدن از خبث🔸


👈 از جمله آداب باطنیّه ی طهارت از نجاسات و ازاله ی آنها در وقت قضای حاجت در بیت الخلأ آن است که به فکر پستی خود و اندرون پُر از کثافات خویش افتد و نقص و قصور خود را به نظر در آورد، و خود را تصّور کند که چگونه اندرون او آکنده از قاذورات (پلیدی ها)، و خود حاملِ نجاسات است. و چون به فراغت از قضای حاجت به استراحت افتد و سبکبار گردد، اخلاق ذمیمه را به یاد آورد که نجاسات باطنیّه در باطن او مجتمع گشته اند؛ که اگر آنها را از خود دور کند، نفس او به استراحت می افتد، و دلش از چرکینی آنها مطمئن می شود و لایق وقوفِ بساطِ خدمت می گردد و اهلیتِ وصول به حرمِ قُربِ ربّ العزّه را به هم می رساند. پس همچنان که در دفع نجاسات ظاهریّه برای استراحت چند روزه ی بدنِ خود سعی می کند، باید در دفعِ کثافات باطنیّه و نجاسات داخلی نیز که در رگ و ریشه ی او فرو رفته، بکوشد، تا روح و بدن او هر دو در دنیا و آخرت تا ابد به استراحت افتد.


🔸 حضرت امام هُمام،جعفر بن محمد الصّادق علیه السلام فرمود: بیت الخلأ را مُستراح می گویند، از جهت اینکه مردم در آن جا از ثَقلِ کثافات و قاذورات فارغ می شوند، و از سنگینیِ نجاسات به استراحت می افتند. مؤمن در آن جا عبرت می گیرد که هر کس خود را از ثقلِ اموالِ دنیوی فارغ و از بارِ شهواتِ نفسانی خالی سازد، به استراحت می افتد، و دل او با فراغت از اشتغال دنیا شاد می گردد. پس باید خود را از جمیع آنها دور دارد، همچنان که خود را از تمام نجاسات و غایط دور می دارد. همچنین آدمی باید در آن وقت تأمل کند که آنچه از غایط و نجاست از او دفع شده، ساعتی پیش از این طعام های لذیذه بود که بر طلبِ آنها حریص بود و به رغبتِ تمام آنها را می خورد، و سرانجامشان چنین شد. پس چیزی که عاقبتش این باشد، باید عاقل حذر کند از اینکه آن را از حرام تحصیل نموده، و به واسطه ی آن ابدالآباد در دوزخ معذّب و موردِ بحثِ حضرت احدیت گردد.


📕 مـعـراج الـسـعـادة

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۸ ، ۱۷:۰۳

🔸مقصد اول: طهارت و نظافت🔸


🔸آن اَهَمّ امور برای عبادت است؛ زیرا طهارت ظاهر، وسیله‌ی حصول طهارت باطن است. از این جهت مدح آن در آیات و اخبار وارد شده. خدای تعالی می فرماید: «وَ اللهُ یُحِبُّ المُطَهَّرینَ خدا طهارت کنندگان را دوست دارد.»۱ حضرت پیغمبر صلی اللّٰه علیه و آله و سلم فرمود: «دین بر پاکیزگی بنا نهاده شده است»۲ و فرمود: «پاکیزگی نصف ایمان است.»۳ همچنین فرمود: «بد بنده‌ای است بنده‌ی چرکین!»۴ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «پاکیزه کردن جامه، غم و حزن را برطرف می کند.»۵

🔸برای طهارت چهار مرتبه است:


👈اول: پاڪ سـاختن بدن از حَدَث و فضلات.
👈دوم: پاڪ نـمودن اعضا و جوارح از معاصی و گناهان.
👈سوم: پاڪ نمودن نفس از اخلاق ذمیمه و مَلَکات رذیله.
👈چهارم: پاڪ ساختن خانه‌ی دل از آنچه غیر از خداست؛ و این، طـهارت انبیا و صدّیقین است.


🔸طهارت در هر مرتبه نصف عمل است که در آن مرتبه است؛ زیـرا غایت قصوای اعمال قلب آن است که انوار جلال و عظمت پروردگار بر آن بتابد، و معرفت کامل و حبّ و اُنس به خدا برای او حاصل شود. و اینها ممکن نمی شود، تا اینکه غیر از خدا از آن جا کوچ کند؛ زیرا خدا با غیر در یک دل جمع نمی شود؛ پس پاڪ ساختن دل از غیر خدا نیمه‌ی عمل دل است؛ و نیمه‌ی دیگر، تابیدن نور حق در آن است. نهایت مطلوب از عبادت نفس، آباد کردن آن به اخلاق حسنه و عقاید حقه است؛ و نفس تا از اخلاق ذمیمه و اعتقادات فاسده پاڪ نگردد، به اینها متّصف نمی شود. پس تطهیر نفس، نصف عمل آن است، و نصف دیگر، آراستن آن به اخلاق شریفه و عقاید صحیحه.

و اما عمل جوارح و اعضا: پس مقصود کلی از آنها تعمیر اعضا به طاعات و عبادات است، و آن میسر نمی شود، مگر به پاڪ کردن آنها از معاصی و گناهان. پس این طهارت، نصف عمل اعضا و جوارح است. طهارت از حدث و خبث نیز چنین است. از این روست که پیغمبر فرمود «پاکیزگی نصف عمل است.» و مراد آن است که پاڪ ساختن ظاهر از خباثات و نجاسات، و اعضا و جوارح از معاصی و سیّئات، و دل از اخلاق ذمیمه و غیر خدا، نصف ایمان است. چنان گمان نکنی که مراد حضرت آن است که مجرد پاڪ ساختن ظاهر به ریختن آب نصف ایمان است اگر چه جوارح و اعضا به معاصی ملوّث، و دل به نجاسات اخلاق ذمیمه متنجّس باشد؛ بلکه مراد حضرت چهار مرتبه‌ی طهارت می باشد، که بعضی به بعضی دیگر موقوف است؛ زیرا دل آدمی از غیر خدا پاڪ نمی شود، تا نفس او از اخلاق ذمیمه پاڪ نگردد؛ و نفس از آنها پاڪ نمی شود، تا اعضا و جوارحشان از لوث گناهان پاڪ نگردد؛ و اعضا از گناهان طاهر نمی گردد، تا از ظاهر بدن ازاله‌ی حَدَث و خبث نگردد. کسی را که دیده‌ی بصیرت نابیناست، از طهارت همین مرتبه‌ی اول را می فهمد، و در تنظیف و پاکیزگی ظاهر و شستن جامه‌ی خود و تحصیل آب های جاری، و وسواس در امر نجاسات سعی می کند، و چنان می پندارد که طهارتی که خواسته اند، همین است و بس.


🔸بلکه بسیاری از اهل این زمان، از طریقه‌ی پیشینیان غافل، و به شیوه‌ی بزرگان دین جاهلند، که ایشان پای برهنه در کوچه ها راه می رفتند، و بر روی زمین می نشستند و می خوابیدند، و دست های خود را به جامه‌های خود پاڪ می نمودند، و تا به نجاست چیزی یقین نمی کردند، از آن اجتناب نمی کردند؛ و این رفتار ایشان بود. لیکن اهل این روزگار، هرگاه چنین کسی را به این حالت ببینند، او را ملامت و سرزنش می کنند، بلکه قیامت برپا می نمایند، و خود را چون زنان می آرایند و مشّاطگی را پاکیزگی و طهارت نام می نهند؛ و حال آنکه همه اعضا و جوارحشان از نجاسات گناه ملوّث، و دلشان از کثافات اخلاق ذمیمه آلوده است، پای تا سر به قاذورات (پلیدی ها) معاصی و رذایل اخلاق ذمیمه فرو رفته، و از آن مضایقه نمی کنند. اگر مسلمانی رت ببینند که اندکی جامه‌ی او چرک است، از او دوری می کنند و اینها همه از تلبیسات شیطان است.

بدان که، بیان شرح طهارت نفس و دل و آداب آن، به طریقی است که در این کتاب مذکور شد، و بیان طهارت اعضا و جوارح از گناهان، در کتب اخلاق و فقه مذکور است؛ همچنین آداب طهارت ظاهر بدن از حَدَث و خبث در کتب فقهیه مشروح است.


🔸مقصود در این جا، بیان شمّه‌ای از آداب باطنیه‌ی طهارت بدن است، که آن بر سه قِسم می باشد:


👈اول: تطهیر بدن از نجاسات.
👈دوم: تطهیر بدن از حدث، که ازاله‌ی آن به وضو و غسل و تیمم حاصل می شود.
👈سوم: پاڪ ساختن بدن، از کثافات. 


این قسمت را در سه فصل بیان می کنیم.


📚 ۱_ توبه، سوره‌ی ۹، آیه‌ی ۱۰۸.

۲_ کنزالعما، ج۹، ص۲۷۷، ح ۲۶۰۰۲.

۳_ بحارالأنوار، ج۸۰، ص۲۳۷.

۴_ کافی، ج۶، ص ۴۳۹.

۵_همان، ص ۴۴۴


📕 مـعـراج السـعادة
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۹:۰۰