کتک مبارک
چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ۰۴:۳۵ ب.ظ
#استاد_قرائتی
#کتک_مبارک
🍃 مرحوم پدرم بسیار اصرار داشت که من محصل حوزه علمیه و روحانی شوم ولی من مخالفت میکردم، لذا برای ادامه تحصیل به دبیرستان رفتم. روزی به مدیر مدرسه گزارش دادم که چند نفر از همکلاسی هایم در مسیر راه مدرسه، دیگران را اذیّت میکنند، مدیر هم آنها را تنبیه کرد. آنها متوجّه شدند و در تلافی با هم همفکر شدند و در مسیر برگشت کتک مفصّلی به من زدند که سر و صورتم سیاه شد و بی حال روی زمین افتادم و به سختی خود را به منزل رساندم. پدرم گفت: محسن چی شده؟ گفتم: هیچی، میخواهم بروم حوزه و طلبه شوم! امروز بسیار خوشحال هستم که در این مسیر قدم گذاردهام و خدا را شاکرم که چگونه با حادثه ای مسیر زندگیم را عوض کرد.
📚خاطرات استاد
🔖 #توصیه_های_اخلاقی_علما 🔖
۹۸/۰۴/۲۶