﷽
🔸مقصد اول: طهارت و نظافت🔸
🔸آن اَهَمّ امور برای عبادت است؛ زیرا طهارت ظاهر، وسیلهی حصول طهارت باطن است. از این جهت مدح آن در آیات و اخبار وارد شده. خدای تعالی می فرماید: «وَ اللهُ یُحِبُّ المُطَهَّرینَ خدا طهارت کنندگان را دوست دارد.»۱ حضرت پیغمبر صلی اللّٰه علیه و آله و سلم فرمود: «دین بر پاکیزگی بنا نهاده شده است»۲ و فرمود: «پاکیزگی نصف ایمان است.»۳ همچنین فرمود: «بد بندهای است بندهی چرکین!»۴ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «پاکیزه کردن جامه، غم و حزن را برطرف می کند.»۵
🔸برای طهارت چهار مرتبه است:
👈اول: پاڪ سـاختن بدن از حَدَث و فضلات.
👈دوم: پاڪ نـمودن اعضا و جوارح از معاصی و گناهان.
👈سوم: پاڪ نمودن نفس از اخلاق ذمیمه و مَلَکات رذیله.
👈چهارم: پاڪ ساختن خانهی دل از آنچه غیر از خداست؛ و این، طـهارت انبیا و صدّیقین است.
🔸طهارت در هر مرتبه نصف عمل است که در آن مرتبه است؛ زیـرا غایت قصوای اعمال قلب آن است که انوار جلال و عظمت پروردگار بر آن بتابد، و معرفت کامل و حبّ و اُنس به خدا برای او حاصل شود. و اینها ممکن نمی شود، تا اینکه غیر از خدا از آن جا کوچ کند؛ زیرا خدا با غیر در یک دل جمع نمی شود؛ پس پاڪ ساختن دل از غیر خدا نیمهی عمل دل است؛ و نیمهی دیگر، تابیدن نور حق در آن است. نهایت مطلوب از عبادت نفس، آباد کردن آن به اخلاق حسنه و عقاید حقه است؛ و نفس تا از اخلاق ذمیمه و اعتقادات فاسده پاڪ نگردد، به اینها متّصف نمی شود. پس تطهیر نفس، نصف عمل آن است، و نصف دیگر، آراستن آن به اخلاق شریفه و عقاید صحیحه.
و اما عمل جوارح و اعضا: پس مقصود کلی از آنها تعمیر اعضا به طاعات و عبادات است، و آن میسر نمی شود، مگر به پاڪ کردن آنها از معاصی و گناهان. پس این طهارت، نصف عمل اعضا و جوارح است. طهارت از حدث و خبث نیز چنین است. از این روست که پیغمبر فرمود «پاکیزگی نصف عمل است.» و مراد آن است که پاڪ ساختن ظاهر از خباثات و نجاسات، و اعضا و جوارح از معاصی و سیّئات، و دل از اخلاق ذمیمه و غیر خدا، نصف ایمان است. چنان گمان نکنی که مراد حضرت آن است که مجرد پاڪ ساختن ظاهر به ریختن آب نصف ایمان است اگر چه جوارح و اعضا به معاصی ملوّث، و دل به نجاسات اخلاق ذمیمه متنجّس باشد؛ بلکه مراد حضرت چهار مرتبهی طهارت می باشد، که بعضی به بعضی دیگر موقوف است؛ زیرا دل آدمی از غیر خدا پاڪ نمی شود، تا نفس او از اخلاق ذمیمه پاڪ نگردد؛ و نفس از آنها پاڪ نمی شود، تا اعضا و جوارحشان از لوث گناهان پاڪ نگردد؛ و اعضا از گناهان طاهر نمی گردد، تا از ظاهر بدن ازالهی حَدَث و خبث نگردد. کسی را که دیدهی بصیرت نابیناست، از طهارت همین مرتبهی اول را می فهمد، و در تنظیف و پاکیزگی ظاهر و شستن جامهی خود و تحصیل آب های جاری، و وسواس در امر نجاسات سعی می کند، و چنان می پندارد که طهارتی که خواسته اند، همین است و بس.
🔸بلکه بسیاری از اهل این زمان، از طریقهی پیشینیان غافل، و به شیوهی بزرگان دین جاهلند، که ایشان پای برهنه در کوچه ها راه می رفتند، و بر روی زمین می نشستند و می خوابیدند، و دست های خود را به جامههای خود پاڪ می نمودند، و تا به نجاست چیزی یقین نمی کردند، از آن اجتناب نمی کردند؛ و این رفتار ایشان بود. لیکن اهل این روزگار، هرگاه چنین کسی را به این حالت ببینند، او را ملامت و سرزنش می کنند، بلکه قیامت برپا می نمایند، و خود را چون زنان می آرایند و مشّاطگی را پاکیزگی و طهارت نام می نهند؛ و حال آنکه همه اعضا و جوارحشان از نجاسات گناه ملوّث، و دلشان از کثافات اخلاق ذمیمه آلوده است، پای تا سر به قاذورات (پلیدی ها) معاصی و رذایل اخلاق ذمیمه فرو رفته، و از آن مضایقه نمی کنند. اگر مسلمانی رت ببینند که اندکی جامهی او چرک است، از او دوری می کنند و اینها همه از تلبیسات شیطان است.
بدان که، بیان شرح طهارت نفس و دل و آداب آن، به طریقی است که در این کتاب مذکور شد، و بیان طهارت اعضا و جوارح از گناهان، در کتب اخلاق و فقه مذکور است؛ همچنین آداب طهارت ظاهر بدن از حَدَث و خبث در کتب فقهیه مشروح است.
🔸مقصود در این جا، بیان شمّهای از آداب باطنیهی طهارت بدن است، که آن بر سه قِسم می باشد:
👈اول: تطهیر بدن از نجاسات.
👈دوم: تطهیر بدن از حدث، که ازالهی آن به وضو و غسل و تیمم حاصل می شود.
👈سوم: پاڪ ساختن بدن، از کثافات.
این قسمت را در سه فصل بیان می کنیم.
📚 ۱_ توبه، سورهی ۹، آیهی ۱۰۸.
۲_ کنزالعما، ج۹، ص۲۷۷، ح ۲۶۰۰۲.
۳_ بحارالأنوار، ج۸۰، ص۲۳۷.
۴_ کافی، ج۶، ص ۴۳۹.
۵_همان، ص ۴۴۴
📕 مـعـراج السـعادة