حدیث عرفانی بحار الانوار جلد ۸۴
شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۰۶ ب.ظ
[ترجمه] المحاسن: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است که خدا میفرماید: بنده من با چیزی دوست داشتنی تر از واجبات نمی تواند به من اظهار دوستی کند. با نوافل به سوی محبت من میآید تا اینکه من نیز او را دوست بدارم. هنگامی که او را دوست بدارم گوش او میشوم که با آن بشنود و چشم او میشوم که با آن ببیند. زبان او میشوم که با آن سخن گوید و دست او میشوم که با آن حمله میکند و پای او میشوم که با آن راه میرود. هنگامی که به درگاه من دعا کند اجابت میکنم و اگر از من درخواست کند به او میدهم. در انجام هیچ کاری که به دست من است مثل مرگ مؤمن متحیر نمی مانم، چرا که او نمی خواهد بمیرد و من نمی خواهم او را غمگین ببینم.
المحاسن: ۲۹۱
تحقیق: این روایت را به چند صورت میتوان معنا کرد:
اول: به خاطر اینکه مؤمن زیاد به اخلاق پروردگارش آراسته میشود و بیش از حد دوستدار ذات حق میشود. از شهوت و اراده خود خالی میشود و فقط به آنچه که خدا دوست دارد مینگرد و فقط در راهی قدم بر میدارد که به قرب الهی میرسد و این چنین.
دوم: مؤمن ذات حق تعالی را بیش از چشم و گوش و زبان و دستش دوست میدارد و این اعضا را در جایی به کار میگیرد که رضایت خدا را در پی دارد؛ بنابراین منظور اینکه خدا گوش بنده میشود این است که بنده خدا را به منزله گوش و چشم خودش، بلکه بیشتر از اینها دوست دارد؛ چرا که بنده گوشش را در راه رضای او به کار گرفته است و بقیه هم چنین است.
سوم: معنا چنین باشد: نور چشم و گوش او و قوت دست و پا و زبانش میشوم. نتیجه اینکه اگر بنده نور دیدگانش را در راه رضای خدا به کار گیرد، خدا طبق وعده ای که داده است: «لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ -. ابراهیم / ۷ - »، {اگر واقعاً سپاسگزاری کنید، [نعمت] شما را افزون خواهم کرد. } نوری از انوار الهی اش به او میدهد که با آن نور، حق و باطل را از هم تشخیص دهد و با این نور، مؤمن و منافق را از هم تشخیص دهد و این آیاتی از آیات خداست: «إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِینَ» -. حجر/ ۷۵ -، { به یقین، در این [کیفر] برای هوشیاران عبرتهاست. } پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: مؤمن با نور خدا مینگرد. و همین طور اگر قوتش را در راه طاعت خدا به کار گیرد، خدا نیروی بالاتر از نیروی بشر به او میدهد؛ همچنان که مولای مان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: با نیروی ربانی در خیبر را برکندم نه با نیروی جسمانی. و این چنین.
چهارم: وقتی بنده از تحت سلطنت هوای نفس خارج گردد و رضای خدا را بر تمام آرزوها و شهوت هایش ترجیح دهد، خدا در روح و بدن او تصرف میکند و تدبیرگر قلب و عقل و اعضایش میشود و با خدا میشنود، میبیند، راه میرود و حمله میکند؛ همچنان که این برداشت در تأویل آیه: «وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ»، -. انسان/ ۳ و تکویر/ ۲۹ - {تا خدا، پروردگار جهانیان نخواهد، [شما نیز] نخواهید خواست. } آمده است. این معنای ظریفی است که فقط عارفان درک میکنند و منظور این آیه، برداشت بدعت کاران - قائلین به جبر- نیست؛ چرا که آن کفر صریح و شرک قبیح است.
📕 بحارالانوار جلد ۸۴
۹۸/۰۶/۳۰
خیلی زیباومعنوی.اجرتان باخدای بزرگ.